موسیقی آب گرم



Wednesday, November 15, 2006

٭

- صحنه های جنسی در نوشته های میلان کوندرا زائده ای بر آثار او نیست. این صحنه ها، به قول خود نویسنده، "جوهر موقعیت" های داستان است. بنابراین، حذف آن ها تهی کردن کالبد داستان است از جان و جوهر آن.ا
ا"یان مک ایوان" در مصاحبه اش با میلان کوندرا از او می پرسد: "آیا باید کلید همه ی روابط انسانی را در روابط جنسی جست؟ آیا آنچه میان یک زن و مرد اتفاق می افتد آیینه ای برای همه ی روابط انسانی است؟". کوندرا پاسخ می دهد: "نمی دانم. مسلما موقعیتی بسیار افشا کننده است؛ اما دوست ندارم بگویم که همه چیز در آن متوقف می شود"؛ و ادامه می دهد: "این امر اگر جوهر موقعیتی را آشکار نکند، جایی در رمان ندارد. شخصیت های من وقتی عشق بازی می کنند ناگهان به حقیقت زندگی یا رابطه ی خود چنگ می اندازند"؛ و در اشاره به کتاب هایش تاکید می کند ا"این عمل عشق بازی اساس همه ی کتاب است". در اشاره به رمان سبکی تحمل ناپذیر وجود (بار هستی) در مورد "ترزا" می گوید: "درون مایه یی که شخصیت او بر آن مبتنی ست، ناگهان حین عشق بازی آشکار می شود". از این رو "صحنه های جنسی به کار روشن کردن شخصیت ها و موقعیت ها می آیند".ا
بنابراین زدودن این صحنه ها از رمان های میلان کوندرا، فقط حذف یکی دو صحنه یا چند صفحه و یک فصل از کتاب نیست؛ تهی کردن رمان است از جوهر و درون مایه ی آن. این چیزی است که میرعلایی می دانست و دیگر مترجمان آثار کوندرا نمی دانند یا خودشان را به گوش کری می زنند.ا

+ رضا قاسمی (برای فیل تر شده ها) :

- رمان "شوخي" اثر كوندرا را باز ميكنم. مترجم فصل كاملي از كتاب را براي رعايت "عفت عمومي " حذف كرده و به جاي آن، خلاصه ي اتفاقات آن فصل را، در چند سطر توضيح داده است تا خواننده بتواند "خط داستاني" را دنبال كند!

رمان "جاودانگي" اثر كوندرا را باز ميكنم. مترجم در مقدمه مينويسد: "در فصل ششم كه اينگونه روابط (روابط جنسي) با صراحتي بيش از حد معمول و مقبول فرهنگ ما عنوان شده، چند جمله اي به صلاحديد ناشر حذف شده است و گاهي كلمه يا عبارتي تغيير پيدا كرده است." به متن اصلي رجوع ميكنم تا ببينم چه چيز و چه جور حذف شده، در همان پاراگراف اول، همه سطرهايي كه مقدمات بحث را تشكيل ميدهند حذف شده اند بي آنكه هيچ نوع نشانه اي، اعم از سه نقطه، يا فاصله ي بين سطرها، به خواننده هشدار بدهد. از آن بدتر، مترجم (يا ناشر)، با سرهم كردن سطرهاي باقيمانده از يكسو، و تغيير بعضي عبارات از سوي ديگر، چيزي به دست ميدهد كه حاصلش از يك سو متضمن نوعي قضاوت اخلاقي است (چيزي كه هر رمان نويس اصيلي از آن پرهيز دارد) و از سوي ديگر، خواننده ي هشيار را انگشت به دهان ميكند كه آقاي كوندرا چطور و با كدام مقامات به اين نتيجه رسيده است.


سوال: اگر بالایی‌ها رو خوندید و قبول دارید، چطور می‌شه ادعا کرد ما در زبان فارسی کوندرا خوندیم؟

Labels:


........................................................................................

Home